پيام
+
درد و بلاي مادرم قلبمو از جا مي کنه
هرکي باهرچي دستشه مادر ما رو مي زنه
دنبال حيدرمي دويد ازسينه اش خون مي چکيد
دارم ز سوز دل ندا شكر خدا حيدر نديد ...
*(شما هم شعري بلدين بنويسيد)*

شايگان♥®♥
91/1/31
ابوعلي (معارف اسلام)
نمايان شد ز خط آتش و دود / که جرم فاطمه حب علي بود
ابوعلي (معارف اسلام)
ما زنده به لطف و رحمت زهرائيم / مامور براي خدمت زهرائيم
روزي که تمام خلق حيران هستند / ما منتظر شفاعت زهرائيم
ابوعلي (معارف اسلام)
عشق يعني دل سپردن در الست /از مي وصل الهي مستِ مست/
عشق يعني ذكر ناموس خدا/ يا علي گفتن به زير دست و پا/
عشق يعني جلوه صبر خدا /شرم ايوب نبي از مرتضي/
عشق بر دلداده فرمان ميدهد /عاشق جان داده را جان ميدهد/
عشق باعث شد كه دل سامان گرفت/ پشت درب خانه زهرا جان گرفت/
عشق يعني انقلاب فاطمه /از كبودي چشم تار فاطمه/
عشق يعني عشق ناب فاطمه/ بيت الاحزان خراب فاطمه
ابوعلي (معارف اسلام)
** هـر که مـِهر فـاطـمـه(س) در دل نـدارد، ديـن ندارد **
** ديـن و ايـمان غيـر حـبّ فـاطـمـه(س) امـکان ندارد **
** بـي ولاي فـاطـمـه(س) صـوم و صـلاة ارزش ندارد **
** خصم زهــراء(س) جايي غيراز دوزخ ونيران ندارد **
ابوعلي (معارف اسلام)
بر مشام جان زند بوي غريب از کوچه ها/
بوي سيلي،ياس نيلي،حمله آلوده ها/
بوي گريه،خاک چادر،بغضي ازجنس حسن/
صبرحيدر،اشک زينب،غنچه اي در شعله ها/
السلام اي فاطميه،ابتداي کربلا/
روضه غم،اشک نم نم،آه مادر مرده ها/
ابوعلي (معارف اسلام)
اي كاش مدينه در و ديوار نداشت/
اي كاش فدك اين همه اسرار نداشت/
فرياد دل محسن زهرا اين بود/
اي كاش كه درب خانه مسمار نداشت/
ابوعلي (معارف اسلام)
بر حاشيه برگ شقايق بنويسيد گل تاب فشار در وديوار ندارد
ابوعلي (معارف اسلام)
انان که به ان خانه هجوم اوردند/ بي غيرت وبي حياوهم نامردند/درکعبه علي شکسته بتهاشان را /اينک به در خانه تلافي کردند/
ابوعلي (معارف اسلام)
يکي نبود تواين کوچه به مادرم کمک کنه/
اشک حسين و پاک کنه به خواهرم کمک کنه/
در باغو کي ديده غريبونه بسوزونن /
گل ياس و کي ديده تو گلخونه بسوزونن/
دل يار منو با زخم زبون آتيش زدن /
گل ياس من و تو گلخونمون آتيش زدن/
ابوعلي (معارف اسلام)
شيعه به عزاي فاطمه(س )محزون است/
يک ديده به اشک و ديده اي در خون است/
ظلم و ستمي که شد به دخت احمد(ص)/
هر کس که فراموش کند مغبون است/
ابوعلي (معارف اسلام)
ا ي بقيع با ما بگو ان لاله احمر كجاست/
تربت زهرا يگانه دخت پيغمبر كجاست
ابوعلي (معارف اسلام)
كوچه هاي غربت و غم قحطي يك مرد بود/
خانه مان در غارت بي غيرتي نامرد بود /
دست مادر را گرفتم تا سوي مسجد رويم /
ناگهان آتش گرفتم دست مادر سرد بود/