تفسیر آیه شریفه «رجال صدقوا» و شهادت امیرالمومنین علیه السلام
ابن حجر هیتمى گوید:
وَ سُئِلَ وَ هُوَ عَلَى الْمِنْبَرِ بِالْکُوفَة عَنْ قَوْلِهِ تَعالى: «رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً» 1 فَقال: اللّهُمَّ غَفْراً، هَذِهِ الْآیاتُ نَزَلَتْ فِىَّ وَ فى عَمِّى حَمْزَة وَ فِى ابْنِ عَمَّى عُبَیْدَة بْنِ الْحارِثِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَلِّبِ، فَامّا عُبَیْدَة فَقَضى نَحْبَهُ شَهیداً یَوْمَ بَدْرٍ، وَ حَمْزَة قَضى نَحْبَهُ شَهیداً یَوْمَ احُدٍ، وَ امّا انَا فَانْتَظِرُ اشْقاها یُخْضِبُ هَذِهِ مِنْ هَذِهِ وَ اشارَ بِیَدِهِ الى لِحْیَتِهِ وَ رَأْسِهِ- عَهْدٌ عَهِدَهُ الَىَّ حَبیبى ابُو الْقاسِمِ صلّى الله علیه و آله و سلّم 2
مىگوید: «حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام بر فراز مسجد کوفه بودند که کسى از تفسیر آیه شریفه «رجال صدقوا» و شأن نزول آن سؤال کرد. حضرت فرمود: خدایا آمرزش با توست، سپس فرمود: این آیات درباره من و درباره عموى من حمزه و درباره فرزند عموى من عبیدة بن الحارث نازل شده است. امّا عبیده در جنگ بدر به درجه شهادت رسید، و امّا حمزه در جنگ احُد شهید گشت، و امّا من منتظرم که شقىترین امّت این را از این خضاب کند- و با دست خود اشاره به محاسن خود و به سر خود نمودند- و این پیمانى است که حبیب من محمّد صلّى الله علیه و آله و سلّم با من بسته است»
وَ رُوِىَ انَّ عَلِیًّا جاءَهُ ابْنُ مُلْجَمٍ یَسْتَحْمِلُهُ 3 فَحَمَلَهُ، ثُمَّ قالَ رَضِىَ اللهُ عَنْهُ:
اریدُ حَیاتَهُ وَ یُریدُ قَتْلى
عذیرى 4 مِنْ خَلیلى مِنْ مُرادٍ ثُمَّ قالَ: هَذا وَ اللهِ قاتِلى، فَقیلَ لَهُ: الا تَقْتُلُهُ؟ فَقالَ: فَمَنْ یَقْتُلُنى؟! 5
«و در روایت آمده که ابن ملجم خدمت امیر المؤمنین علیه السّلام آمده و طلب حاجت و مرکب سوارى کرد، حضرت به او اسبى داد و حاجت او را برآورد و سپس فرمود: من براى او زندگى و حیات مىخواهم و او اراده کشتن مرا دارد، بیاور پذیرنده عذر مرا در این صورت از دوستان من از طائفه مراد. و سپس فرمود: سوگند به خدا که این مرد قاتل من است. به حضرت گفتند: آیا او را نمىکشى؟ حضرت فرمود: پس چه کسى مرا خواهد کشت
امام شناسى، ج3، ص: 38-39
[1] سوره احزاب آیه 23 ترجمه آیه شریفه: از میان مؤمنان مردانىاند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند. برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند
[2] «الصواعق المحرقة» ص 80، و «نور الأبصار» شبلنجى ص 97.
[3]معناى «یستحمله» این است که از حضرت مرکبى طلب مىنمود و شاهد بر این معنى روایتى است از ابن سعد در «طبقات». مرحوم مجلسى در ج 9 «بحار الانوار» ص 647 گوید: و ذکر ابن سعد فى «الطبقات»: انّ امیر المؤمنین علیه السّلام لمّا جاء ابن ملجم و طلب منه البیعة طلب منه فرساً أشقر فحمله علیه فرکبه فأنشد أمیر المؤمنین علیه السّلام: أرید حیاته- البیت.
[4] در «نهایة» ابن اثیر عذیرک من خلیلک من مراد ذکر کرده است و گفته است «عذیر» به معنى اسم فاعل یعنى عاذر است و عاذر پذیرنده عذر را گویند، و «عذیرَک» منصوب است به فعل مقدّر «اى هاکِ عذیرَک. و بنابراین عذیرک و عذیرى فرق نمىکند و کاف خطاب مراد نفس خود متکلّم است، و این شعر را به خود امیر المؤمنین علیه السَّلام نسبت داده است و تمثّل نیست، و در بعضى از نسخ به جاى «حیاتَه» «حِباءه» آمده است.
[5] «الصواعق المحرقة» ص 80.
موضوع مطلب :