مشخصات مدیروبلاگ
 
ابوعلی[1488]
هدف از بر پایی این وب آشنایی با اهداف و روش های اهل بیت عصمت و طهارت و بیان علوم ومعارف اسلامی است . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ضمن این وبلاگ پاسخگوی سوالات دینی شماست سوالات خود را به واسطه ایمیل یا در قسمت نظرات در میان بگذارید در اولین فرصت جوابتان داده می شود. با آرزوی موفقیت روز افزون برای دوستداران ائمه معصومین علیهم السلام .

خبر مایه
پیوند دوستان
 
مجمع جهانی اسلام شناسی نــوروز جــمشیــدی ابــوتــراب نـــــور غـــــدیــر بیان حقیقت مقتدای مسیح شیعه اثنی عشری کانون فرهنگی الرضوان بـلــاغ سایت رسمی حرم حضرت ابالفضل سایت رسمی حرم کاظمین ساعت یک و نیم آن روز یک عاشقانه ی ساده برای من...... دلو بزن به دریا تینا محسن حیدری منتظران مهدی(عج) معماری نوین پارسی نامه غزلیات محسن نصیری(هامون) دل شکسته sajadb.tk بیخیال همه حتی زندگیم نت سرای الماس شادِ شاد طب سنتی@ مشاوره وروان شناسی من،منم.من مثل هیچکس نیستم ...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست مقبلی جیرفتی موسسه (کانون) فرهنگی هنری قرآن و عترت حسن آباد جرقویه علیا من.تو.خدا پسران علوی - دختران فاطمی تینا!!!! مرام و معرفت ستاره طلایی تنهایی....... پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... نگاهی نو به مشاوره ❤ღمشکات نور الله ღ❤ گل باغ آشنایی راه و چاه طراوت باران وبلاگ گروهیِ تَیسیر نور وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید) جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی صراط مستقیم *×*عاشقانه ای برای تو*×* اسیرعشق دستگاه بادکش طبی بدن رفع خستگی و حجامت ما تا آخرایستاده ایم هسته گیر آلبالو رضا صفری جبهه مقاومت و بیداری اسلامی
ترجمه خطبه غدیر به شعر (منظومه فارسی) قسمت اول

(1) بود حمد مخصوص ذاتی چنین  
که او راست اوصاف ذاتی قرین‏

همش در توحّد کمال علوّ  
همش در تفرّد کمال دنوّ

(2) جلیل است در عزّت و شان خویش  
بزرگ است ذاتش در ارکان خویش‏

(3) به اشیا محیط است و در عین حال  
بود در مکان خود آن بیمثال‏

(4) سر عجز دارند خلقان فرو  
بر قدرت و پیش برهان او

(5) بزرگی که او را فنا و زوال  
نبوده است و باشد هم او را مُحال‏

(6) بپا آسمانها بفرمان اوست  
زمین در فضا گوی چوگان اوست‏

(7) هم او هست سبّوح و قدّوس نیز  
ملک هست مخلوق وی روح نیز

(8) بود فضل و اکرام او متّصل  
بر آنانکه بینندش از چشم دل‏

(9) هر آنکس که با اوست نزدیکتر  
ز لطفش بود بیشتر بهره‏ور

(10) ببیند همه دیده‏ها را عیان  
ولی خود ز هر دیده باشد نهان‏

(11) کریم است بر هر کس آن بی‏نظیر  
حلیم است و بر بندگان دیرگیر

(12) گرفته فرا هر چه را رحمتش  
بمنّت رهین جمله از نعمتش‏

(13) نباشد شتابنده در انتقام  
سزای گنه‏کار ندهد تمام‏

(14) بود با خبر از سرائر همه  
بود مطّلع بر ضمائر همه‏

(15) بر او نیست پوشیده هر مختفی  
نگردد بر او مشتبه، هر خفی‏

(16) بر اشیا تمام آن سمیع بصیر  
محیط است و غالب قویّ و قدیر

(17) نباشد چو او شی‏ء و اشیاء همه  
نبوده و زو گشته پیدا همه‏

(18) جز آن دائم قائم دادگر  
جهان را نباشد خدای دگر

(19) عزیز است و عزّت سزاوار اوست  
حکیم است و شایسته هر کار اوست‏


(20) اجلّ است ما را ز درک بصر  
بصیر است ما را بدید و نظر

(21) لطیف و خبیر است وز اوصاف آن  
کسی نیست آگه نهان و عیان‏

(22) بجز با صفاتی که خود را ستود  
نیارد کسی وصف ذاتش نمود

(23) گواهی دهم اینکه باشد جهان  
پر از قدس آن قادر غیب دان‏

(24) منزّه خداوندگاری که او  
ابد را گرفته است نورش فرو

(25) بود نافذ الامر آن بی‏نظیر  
مشاور نخواهد ندارد مُشیر

(26) شریکیش در امر تقدیر نیست  
تفاوت مر او را به تدبیر نیست‏

(27) بدایع که از صنعش آمد عیان  
نبودش مثالی که سازد چنان‏

(28) چو ایجاد فرمود بی‏کم و کاست  
در ایجاد خود یاری از کس نخواست‏

(29) نه دشوار بود آفرینش بر او  
نه در صنعت خویش بد حیله‏جو

(30) بیک خواستن هر چه می‏خواست کرد  
بنای وجود این چنین راست کرد

(31) نباشد خداوندگاری جز او  
که صنعش حکیمانه است و نکو

(32) از آن دادگر ظلم و جور است دور  
بود هم بدو بازگشت امور

(33) گواهی دهم اینکه هست آن خدا  
چنان کش تواضع کند ما سوی

(34) همه در بر هیبتش در خضوع  
قرین خضوع و رهین خشوع‏

(35) بود مالک او جمله املاک را  
بگَردش در آورده افلاک را

(36) مسخّر بفرمان او مهر و ماه  
که سرگرم سِیرند تا وعده‏گاه‏

(37) بپوشد گهی شب بروز آن حکیم  
گهی روز بر شب ز صُنع قدیم‏

کند روز را شب شتابان طلب  
بود همچنین روز جویای شب‏

(38) از او هر ستمکار دون را شکست  
و زو گشته هر دیو بدخوی پست‏


(39) نه او را بود ضِدّ و نِدّی کز آن  
مر او را رسد در خدائی زیان‏

(40) نه کس زاده از او نه از کس بزاد  
نه همتائی او را قرین اوفتاد

(41) یگانه خداوند لیل و نهار  
بزرگ است و بر خلق پروردگار

(42) بخواهد پس آنگاه امضا شود  
هم آن را که او خواست مُجری شود

(43) بداند همه چیز و اِحصا کند  
بمیراند و باز اِحیا کند

(44) هم از اوست فقر و هم از او غنی  
هم از او رسد خنده هم زو بُکا

(45) از او دور و نزدیک را اعتبار  
وز او قبض و بسط عطا برقرار

(46) هم او مالک ملک و اشیا همه  
بحمدش تر و خشک گویا همه‏

(47) کند هر چه او خوب و زیبا بود  
بهر چیز ذاتش توانا بود

(48) بترتیب آن ذات گیتی فروز  
کند روز داخل بشب شب بروز

(49) خدائی نباشد جز آن پادشاه  
که بخشد همی بندگان را گناه‏

(50) دعاها بدرگاه او مستجاب  
ز لطف عمیمش جهان کامیاب‏
(51) نفسهای خَلقش بود در شمار  
بجنّ و بانس است پروردگار

(52) نه چیزی به او مشکل اندر اُمور  
نه ز الحاح کس باشد او را نفور

(53) نه اصرار کس سازد او را ملول  
بود حافظ و یار اهل قبول‏

(54) بتوفیق او رستگاران سعید  
بمولائیش اهل عالم عَبید

(55) خدائیکه هر بنده باید ز جان  
گذارد سپاس و کند حمد آن‏

چه گاه رفاه و چه وقت تعب  
چه هنگام سختی چه روز طرب‏

(56) من آن ذات بیمثل را مؤمنم  
بآیات و احکام او موقنم‏

مُقرّم به آیاتش از جزء و کلّ  
همش بر ملایک همش بر رسل‏


(57) کنم امر او را بجان استماع  
مطیعم بفرموده‏ی آن مُطاع‏

(58) گرایم بدان گفت و کردار و رای  
که باشد پسندیده نزد خدای‏

(59) بجان خواستار رضای ویم  
که تسلیم امر و قضای ویم‏

برغبت بود طاعتش پیشه‏ام  
ز خوف عقابش در اندیشه‏ام‏
کتاب پیمانه ای از غدیر ص 33الی35

  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ *غدیر ...* *غدیر نمایشگر اتحاد و پیوند رسالت به امامت، و نبوت به ولایت است،* وحکایت از آن مى‏کند که همچون دو پستانى هستند که براى اشراب و ارضاع طفل شیرخوار، پیوسته ملازم و مقارن و رفیق یکدیگرند، و یا همچون دو نهالى که از یک ریشه و بن روئیده شده و بهم پیوسته‏اند. *غدیر نمایشگاه على منى و انا منه در برابر دیدگان جمیع خلائق و همگى امت، و اعلان و اعلام این واقعیت به جهانیان* تا روز بازپسین است.


+ روزی امیرالمومنین علی علیه السلام برفراز منبر سخن می گفتند؛ به ناگاه مرد عربی فریاد برآورد: به من ظلم شده است! حضرت علیه السلام به او فرمودند: نزدیک بیا. هنگامی که آن مرد نزدیک آمد، امام علیه السلام فرمودند: * به تو یک ظلم شده است، اما من به اندازه ی ریگ های بیابان، قطره های باران و کرک و موی حیوانات، مورد ستم قرار گرفته ام.* . در کلام امام معصوم غلو و زیاده گویی وجود ندارد؛ . .


+ ... گفت به یکی از دوستانم به شوخی گفتم من 24 ساعت متوالی خوابیده ام دوستم گفت: *بدون غذا؟؟!!* همین سخن را به دوست دیگرم گفتم گفت: * بدون نماز؟؟!!* . . . *عکس العمل افراد نسبت به دغدغه ها و باید و نبایدهای زندگی*


+ به امید ان روزی که *عید رسمی عید بزرگ غدیر خم* باشد چشم انتظارم. در انتظار آن روزی هستم که همه مردم برای عید غدیر خانه تکانی کنند دید و بازدید کنند عیدی به هم دیگر بدهند و در یک کلام غدیر را عید بگیرند. ای امیرالمومنین ای مظلوم عالم شما مظلوم واقع شدی *حتی در بین شیعیان!!!*


+ ایام بستری بی بی دوعالم *شهیده ولایت* حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها است بیایید با اعلام عزا و به پا کردن جلسه عزاء و شرکت در محافل و مجالس عزاداری به امام زمانمان عجل الله تعالی فرجه تسلیت بگیم و خدای نکرده با تهیه لباس نو و جشن و تبریک گفتن موجب ناراحتی امام زمان نشویم *همدردی با امام زمان را با صلوات بر محمد و آل محمد و اظهار برائت از دشمنانشان از الان شروع کنیم*


+ راوی گویدامام صادق علیه السّلام فرمودند: هنگامى که دوزخیان در دوزخ جاى گیرند شما شیعیان را بجویند و نیابندتان، پس به یکدیگر بگویند: *ما لَنا لا نرى‏ رِجالًا کُنَّا نَعُدُّهُم مِنَ الْأَشرارِ أَتَّخَذناهُم سِخْرِیًّا أَم زاغَت عَنهُمُ الْأَبصارُ* ما را چه شده است مردانى را که از اشرار مى‏شمردیم نمى‏بینیم؟ آیا آنان را[در دنیا] به ریشخند مى‏گرفتیم یا چشمهاى ما بر آنها نمى‏افتد؟سوره ص/آیه62-63...


+ الْحسین بن ثویر و أبی سلمة السّرّاج قالا سمعناأبا عبد الله ع وهو یلْعن فی دبر کلّ مکتوبة أربعةً من الرّجالِ وَأَرْبعاً من النّساء *فُلَانٌ وَفلان وَفلَانٌ وَمعاویةُ وَ یُسَمِّیهِمْ* *وَفُلانةُوَفلانةوهند وَأمّ الحکم أخْت معاویة* حسین بن ثویر وابو سلمه گفتند شنیدیم که حضرت امام جعفر صادق(ع)درعقب هر نمازى چهار کس از *مردان را که فلانی و فلانی و فلانی و معاویه در حالی که اسمشان را بیان میکرد*..


+ *نمی ترسم* از کسی ولی *میترسم* از خدا . . . . . . *میترسم* از کسی که *نمی ترسد* از خدا


+ *نقل شده از یکی از شیعیان:* روزی یکی از دوستان سنی به دیدنم آمده بود. گفتگوی مفصلی درباره حقانیت اهل بیت داشتم از جمله به خطبه ی حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) در غدیرخم استناد کردم. ایشان می گفت: مولا در این حدیث به معنای دوست آمده. نهایتا هر چه دلیل آوردم قبول نکرد. خداحافظی کرد وبه سمت بلوچستان حرکت کرد. یک ساعت از رفتنش گذشته بود که به او زنگ زدم وگفتم: کاری با شما دارم باید برگردی!


+ سلام دوستان مسابقه جالبی را در رابطه با عید بزرگ غدیر خم دیدم به نظر آمد که در راستای دفاع از مظلومیت ولایت قدمی بردارم و این مسابقه را به شما معرفی میکنم و در مسابقه شرکت کنیم تا به قدر ذره خود، ران ملخى به بارگاه سلیمان حشمت و صاحب ذوالفقارش‏ هدیه آوریم‏