سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
►▌ علوم و معارف اسلامی ▌ ◄
 
 

ایام شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها و دهه فاطمیه اول را به همه ی شیفتگان و ارادتمندان آنحضرت تسلیت می گویم

روزى رسول الله صلّى الله علیه و آله و سلّم نشسته بودند، در نزد آن حضرت، حضرت علىّ و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام بودند. 

  برای مطالعه کامل متن به ادامه مطلب بروید        

 ادامه مطلب...


موضوع مطلب :


ارسال شده در تاریخ : دوشنبه 91 فروردین 14 :: 10:54 عصر :: توسط : ابوعلی

انقلاب اسلامی- شهید مطهریسخنانی گوهر بار از استاد شهید مطهری:

روضه‏هایى که تا حالا بوده، آیا خیال مى‏کنید نقشى در این انقلاب نداشت؟ همینها بود که از یزید و ابن زیاد و عمر سعد چنین چهره‏هایى ساخت، بعد ظالمها را در چهره یزیدها و ابن زیادها و عمر سعدها نشان داد و همین خودش منشأ حرکت در میان مردم شد.

برای مطالعه کامل متن به ادامه مطلب بروید      

 ادامه مطلب...


موضوع مطلب :


ارسال شده در تاریخ : یکشنبه 91 فروردین 13 :: 3:6 عصر :: توسط : ابوعلی

ایام شهادت بی بی دو عالم حضرت زهراء را به ارادتمندان آن حضرت تسلیت عرض می کنم

صدوق در کتاب: معانى الاخبار از امام جعفر صادق از پدران بزرگوارش از پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله نقل میکند که فرمود: نور فاطمه علیهما السّلام قبل از اینکه زمین و آسمان خلق شوند آفریده شد، بعضى از مردم گفتند: یا رسول اللَّه! پس بنا بر این: فاطمه از جنس بشر نیست؟ فرمود: فاطمه حوریه انسیه‏اى است.

گفتند: یا رسول اللَّه! چگونه مى‏شود که زهراء حوریه و انسیه باشد؟ فرمود: خداى توانا قبل از اینکه حضرت آدم را بیافریند فاطمه اطهر را در آن موقعى که ارواح خلائق را خلق کرد از نور خود آفرید، هنگامى که آدم علیه السّلام را خلق نمود فاطمه را به وى عرضه کرد، گفته شد: یا رسول اللَّه فاطمه در آن موقع کجا بود!؟ فرمود:
نور او در میان یک حقه در زیر ساق عرش جاى داشت، گفتند: اى پیامبر خدا! طعام وى چه بود؟ فرمود: تسبح و تقدیس و تهلیل- یعنى گفتن لا اله الا اللَّه- و حمد خدا بود، موقعى که خدا حضرت آدم را آفرید و مرا از صلب او خارج نمود و دوست داشت که فاطمه را از صلب من خارج کند او را بصورت یک سیب در آورد و آن سیب را جبرئیل نزد من آورد و گفت: یا محمّد! السلام علیک و رحمت اللَّه و برکاته، گفتم: اى حبیب من و علیک السلام و رحمت اللَّه و برکاته.
جبرئیل گفت: یا محمّد! خدا تو را سلام میرساند، گفتم: سلامتى از طرف خدا است و بسوى او باز خواهد گشت، گفت: یا محمّد! این یک سیبى است که خداى مهربان آن را از بهشت براى تو فرستاده، من آن سیب را گرفتم و بسینه خود نهادم، جبرئیل گفت: یا محمّد! خداى حکیم میفرماید: این سیب را تناول کن! هنگامى که آن سیب را پاره کردم نورى از آن درخشید که من ترسان شدم!! گفت: یا رسول اللَّه! پس چرا آن را نمیخورى! بخور و خائف مباش. زیرا این نور آن بانوئى است که در آسمان منصوره و در زمین فاطمه میباشد. گفتم: اى حبیب من! چرا در آسمان منصوره و در زمین فاطمه است؟ گفت: بدین جهت در زمین فاطمه نامیده شده که شیعیان خود را از آتش نجات میدهد و دشمنان وى از محبتش محروم خواهند بود، در آسمان بدین لحاظ منصوره است که خدا فرموده: در آن روز- یعنى روز قیامت- مؤمنین براى نصرت خدا که هر کس را بخواهد یارى میکند خوشحال مى‏شوند، منظور از این نصرت همان نصرتى است که فاطمه اطهر براى دوستان خود خواهد نمود

زندگانى حضرت زهرا علیها السلام(نجفى)، ص: 5و6




موضوع مطلب :

ارسال شده در تاریخ : یکشنبه 91 فروردین 13 :: 12:50 عصر :: توسط : ابوعلی

 

شهید مطهری

ارزشهاى انسان‏

1- انسان خلیفه خدا در زمین است:
روزى که خواست او را بیافریند، اراده خویش را به فرشتگان اعلام کرد.
آنها گفتند: آیا موجودى مى‏آفرینى که در زمین تباهى خواهد کرد و خون خواهد ریخت؟ او گفت: من چیزى مى‏دانم که شما نمى‏دانید . بقره/ 30[ ترجمه آیه به مضمون است.].
اوست که شما انسانها را جانشینهاى خود در زمین قرار داده تا شما را در مورد سرمایه‏هایى که داده است در معرض آزمایش قرار دهد  انعام/ 165.
2- ظرفیت علمى انسان بزرگترین ظرفیتهایى است که یک مخلوق ممکن است داشته باشد:

 برای مطالعه کامل متن به ادامه مطلب بروید             

 ادامه مطلب...


موضوع مطلب :


ارسال شده در تاریخ : جمعه 91 فروردین 11 :: 1:55 عصر :: توسط : ابوعلی

دوره گردى که در اثر خدمت به مادر براى او کشف حجاب ملکوت شد!!

کشف حجاب ملکوتداستانی را مرحوم علامه طهرانی در کتاب نور ملکوت قران ج 1 ص 141 الی 145 بیان فرموده اند که بنده خیلی لذت بردم و هر بار مطالعه می کنم برایم تازه گی دارد که بعضی افراد عجب برخورد هایی دارند.  داستان را کامل مطالعه کنید.          پشیمان نمی شوید.

 می فرماید: یکروز در طهران، براى خرید کتاب، به کتاب فروشى إسلامیّه که در خیابان بوذر جمهرى بود رفتم، ...  مردى در آن أنبار براى خرید کتاب آمده، و کمر بند چرمى خود را روى زمین پهن کرده بود؛ و مقدارى از کتابهاى ابتیاعى خود را بر روى کمربند چیده بود؛ از قبیل قرآن، و مفاتیح، و کلیله و دمنه، و بعضى از کتب قصص و رسائل عملیّه و مشغول بود تا بقیّه کتابهاى لازم را جمع کند؛ و بالاخره پس از إتمام کار، مجموع کتاب‏ها را که در حدود پنجاه عدد شد، در میان کمربند بست؛ و آماده براى خروج بود که: ناگهان گفت: حبیبم الله. طبیبم الله یارم. یارم. جونم. جونم.

برای مطالعه کامل متن به ادامه مطلب بروید          

 ادامه مطلب...


موضوع مطلب :


ارسال شده در تاریخ : دوشنبه 91 فروردین 7 :: 3:4 صبح :: توسط : ابوعلی
<   <<   6   7   8   9   10   
درباره وبلاگ
هدف از بر پایی این وب آشنایی با اهداف و روش های اهل بیت عصمت و طهارت و بیان علوم ومعارف اسلامی است . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ضمن این وبلاگ پاسخگوی سوالات دینی شماست سوالات خود را به واسطه ایمیل یا در قسمت نظرات در میان بگذارید در اولین فرصت جوابتان داده می شود. با آرزوی موفقیت روز افزون برای دوستداران ائمه معصومین علیهم السلام .
آخرین مطالب
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 16
بازدید دیروز: 21
کل بازدیدها: 279881