فراموشی غدیر در بین شیعه
روز عید یعنى روز جایزه و قبولى ؛ عید حقیقى؛ عید غدیر است ما مسلمانها باید متوجه این جهت باشیم که اساس زندگی خود را بر تقوا قرار بدهیم و عید را روز جایزه و قبولی بدانیم. و عید قربان برای کسی عید است که بداند اعمالش قبول است، عید قربان برای کسی بهتر است که جایزه بهتری گرفته باشد ، نمره بهتری گرفته باشد ، حالِ بهتری پیدا کرده باشد ، تجرّدش بیشتر شده باشد ، این برای او عید است نماز عید بخواند و شکر خدا را به جای بیاورد این برای او عید است ولی عید برای خوردن و آشامیدن و اینها نیست و اصلا عید حقیقی این عید است. عید حقیقی عید غدیر است که ما به مقام ولایت معرفی شدیم ، ما امیرالمؤمنین را شناختیم! اگر ما نمیشناختیم تکلیف ما چه بود؟
ما امیرالمؤمنین را نمیشناختیم ، ما از این سِیف تبعیت نمیکردیم ، ما بر اساس تشیع و ولایت نبودیم ، حالا فرض بفرمایید تمام بدن ما را با الماسها با لباس الماس بافت می پوشانیدند، این چه فایده ای برای ما داشت ؟ امیرالمؤمنین دست گذاشت روی عقل ما و با عقل ما سر و کار پیدا کرد. یعنی؛ ما را از مرحله بهیمیّت به انسانیت رسانید، به ما شَرَف داد!! اما مکتبهای دیگر در عقل انسان تصرف نمیکنند ، در مادّه انسان تصرف میکنند! هر مکتبی را شما می خواهید ببینید ، ببینید ! و لذا روز عید غدیر عید است.
وظائف مؤمن در روز عید غدیر روایت داریم در روز عید غدیر کسی روزه بگیرد ثواب هشتاد هزار سال روزه میبرد ، صدقه بدهید ، دیدن برادران مؤمن بروید به آنها بخاطر ولایت تهنیت بگویید ، بَه بَه از امروز که شما به ولایت رسیدید برای بچههای خودتان لباس عید را در روز عید غدیر بخرید ، لباس نو به تن کنید، عبای نو به تن کنید، چارقد نو سر کنید، لباس نو تن کنید ، اگر ندارید یک کلاف ابریشم نو گردن خودتان بیاندازید که ما امروز یک چیزِ نو خریدیم ، اینها سنت است!!!
حالا ببیند ما تا چه اندازه عقب رفتیم تا عید قربان رفت! عید فطر رفت! عید غدیر رفت! و عیدهای جدید نوروز آمد سرِجای آن نشست و عید نوروز چیست ؟ هیچ اساس اسلامیندارد!!! یک بدعتی است!!! لباس میپوشیم ، لباس نو میپوشیم ، خانه را تکان میدهیم ، دیدنِ همدیگر میرویم ، هر فجایعی را که شما فرض کنید در عید نوروز پیدا میشود و ما هم که مسلمان هستیم میگوییم آقا ما میرویم دیدن فلان کس اما به قصد تبعیت از سنّت زردشت نمیرویم ما به قصد دیدن میرویم ! خوب بنده خدا میخواهی دیدن کنی چرا پریروز نرفتی
چرا اصلا این مبدأ را عید غدیر قرار نمیدهید ! اصلا اسلامِ اسلام به چیست؟ ما که مسلمان هستیم و ادعای تحرّک داریم و ادعای تعهّد داریم آیا نباید کارهای خودمان را بر یک اساسی قرار بدهیم ؟ این مسئلهای است! ما اگر عید غدیر را عید قرار بدهیم و دیدن همدیگر برویم و لباس نو بپوشیم و تبریک بگوییم و تهنیت بگوییم و در مجالس و محافل ، ذکرِ اهل بیت کنیم و فضایل امیرالمؤمنین را بگوییم و خصوصیات ایشان را بگوییم و اصلا این امر را زنده کنیم کما این که زنده کردند ، این میشود برای ما عید ! اما نه اگر دائما خودمان را آوردیم پایین آوردیم پایین پایین ، از تعقل افتادیم به احساسات و این حرفها! که آقا ما در عید نوروز اگر فرش خانه را عوض نکنیم و فلان تلویزیون را اجاره نکنیم و فلان دکور را نیاوریم میآیند خانه ما و میگویند فلان کس فقیر است آن وقت میرود در یک عید نوروز مبلغ زیادی می دهد یک دست مثلا اسباب زینت اتاق کرایه میکند که وقتی میآیند دیدن می کنند آبرویش نرود ، این بیچاره که خودش ندارد و مثلا روی زمین مینشیند! اینها همه بدبختی است، اینها همه انحراف است و مؤمن آن کسی است که دارای تفکّر و تعقّل باشد.
خدا انشاءالله که همه ما را از سطح احساسات به مرحله تعقل برساند و از دیدن و شنیدن و پیروی آراء باطل و افکار کوتاه و کوتاه کننده به درجه تأمّل و تفکّر و درایت و آن حقیقت ولایت برساند. حقیقت ولایت یعنی همین نقطهای که انسان را دعوت میکند به واقعیت و به بطن واقعیت و از همه عوارض و زوائد انسان را میرهاند. خدا انشاءالله همه ما را به این مقام معرفی کند.
قسمتی از سخنان حضرت علامه آیت الله طهرانی قدس الله نفس المبارکه.
موضوع مطلب :