```html
درباره ما
![]() هدف از بر پایی این وب آشنایی با اهداف و روش های اهل بیت عصمت و طهارت و بیان علوم ومعارف اسلامی است . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ضمن این وبلاگ پاسخگوی سوالات دینی شماست سوالات خود را به واسطه ایمیل یا در قسمت نظرات در میان بگذارید در اولین فرصت جوابتان داده می شود. با آرزوی موفقیت روز افزون برای دوستداران ائمه معصومین علیهم السلام . لینکهای ویژه
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات
|
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا محمد وآله الطاهرین واللعن علی اعدائهم اجمعین سلام دوستان حرمت ماههای حرام از جاهلیت نیست بلکه حرمت این ماه ها از جانب خداست و اگر جاهلیت هم حرمتی برای این ماهها قائل شده اتخاذ از انبیاء بوده است که لازم است در اینجا مطالبی را خدمت دوستا عرض کنم قال الله الحکیم: إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فى کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِکَ الدِّینُالْقَیِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکینَ کَافَّةً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ* إِنَّمَا النَّسىءُ زِیادَةٌ فِى الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَرِّمُونَهُ عاماً لِیُواطِئُوا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا یَهْدِى الْقَوْمَ الْکافِرین (آیه 36 و 37، از سوره توبه). ترجمه آیه: «بدرستیکه تعداد ماهها در نزد خداوند، در آن وقتى که آسمانها و زمین را آفرید، دوازده ماه است، که از این ماهها، چهار تایش ماههاى محترم هستند، آنست آئین استوار و پابرجا، پس در این ماههاى محترم بر خودتان ستم روا مدارید! و با همه مشرکان جنگ و کارزار کنید، همچنانکه ایشان با همه شما جنگ و کارزار نمودند! و بدانید که حقا خداوند با پرهیزکاران است!اینست و جز این نیست که تاخیر انداختن تکالیف و وظائف وارده در ماهها به ماههاى دیگر، موجب زیادى کفر است، که بدینوسیله کسانى که کافر شدهاند گمراه مىشوند. این کافران در یک سال، ماه حرام را حلال مىکنند، و در یک سال ماه حرام را حرام مىشمارند، تا بدین جهت فقط با تعداد ماههائى که خداوند حرام فرموده است، موافقت کنند، و بالنتیجه آن ماهى را که خدا محترم شمرده است، حلال مىکنند، و حرمت آن را نادیده مىگیرند.بدى و زشتى کردار آنان برایشان زینت داده شده است، و خداوند گروه کافران را هدایت نمىکند.» شیخ طبرسى گوید: طائفه عرب ماههاى چهارگانه: رجب و ذو القعدة و ذو الحجة و محرم را بنا بر تمسک بر ملت و آئین حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام محترم مىشمردند، و جنگ و قتال را در آنها حرام مىدانستند، و چون مردان کارزار و مخاصمه بودند، صبر کردن سه ماه متوالى: ذو القعده و ذو الحجة و محرم براى آنان سخت بود، که به هیچوجه به جنگ و غارت دست نزنند. فلهذا حرمت ماه محرم را به ماه صفر تاخیر مىانداختند، و بجاى محرم ماه صفر را ماه حرام مىشمردند، و ماه محرم را حلال مىکردند. و مدتى بر این نهج که مىخواستند درنگ مىکردند، سپس حرمت را دوباره به محرم بر مىگردانند، و این عمل تاخیر را نیز در ماه ذى الحجة انجام مىدادند و حکم بدان مىنمودند. الا و ان الزمان قد استدار کهیئته یوم خلق الله السموات و الارض، السنة اثنا عشر شهرا منها اربعة حرم، ثلاثة متوالیات: ذو القعدة و ذو الحجة و المحرم و رجب مضر الذى بین جمادى و شعبان. «آگاه باشید که اینک زمان در گردش خود به همان هیئت و کیفیتىبرگشته است که خداوند در وقت خلقت آسمانها و زمین آن را بدان کیفیت آفرید. سال دوازده ماه است، و چهار تا از آنها ماههاى حرام است، سه تا پشت سر هم، ذو القعدة و ذو الحجة و محرم، و رجب مضر که بین ماه جمادى و ماه شعبان است». در این عبارت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم خواسته است بفهماند که ماههاى حرام اینک به مواضع حقیقى و اصلى خود بازگشته است، و انجام مراسم حجّ به ماه ذو الحجة باز گردیده است، و نسىء و تاخیر در این حجّ باطل شده است. [: مجمع البیان» طبع صیدا، ج 3، ص 29.] و در «تفسیر ابو السعود» بعد از بیان ماههاى حرام و بیان خطبه رسول خدا در حجة الوداع که ان الزمان قد استدار کهیئته یوم خلق السموات و الارض، و اینکه ماهها دوازده تا هستند، گفته است که: معنى چنین مىشود که: ماهها از جهت حرمت و حل بازگشت کردند به همان حالى که اولا داشتند، و حج نیز بازگشت کرد به ماه ذو الحجه بعد از آنکه به واسطه نسىء و تاخیرى که در زمان جاهلیت مىکردند، آن را از موضع و موقع اصلى خود تغییر داده بودند. و بنا بر این حج رسول الله در حجة الوداع موافق با ماه ذو الحجه شد، و حج ابو بکر قبل از حج رسول الله در ماه ذو القعده واقع شده بود. [«تفسیر أبو السعود» ج 2، ص 548.] پس نتیجه میگیریم ماههای حرام نه اینکه اتخاذ اتخاذ وگرفته شده از دوران جاهلیت نیست بلکه تحریفهایی در آن شد که پیامبر آن تحریفها را از بین برد برگرفته از کتاب رساله نوین و امام شناسی ج6 والسلام
نویسنده ابوعلی در پنج شنبه 92/1/1 | نظر
گوشه ای از مظلومیتهای حضرت امیرالمومنین را بیان کنم و برای مظلومیت آنحضرت ناله کنیم صبح آن شبى که فاطمه زهراء را دفن نمودند اثر چهل قبر جدید در قبرستان بقیع مشاهده میشد. عموم مردم از این مصیبت ضجه کردند و یک دیگر را ملامت نمودند و گفتند: پیغمبر شما بیشتر از یک دختر بیادگار ننهاد، فاطمه رحلت کرد و دفن شد و شما در موقع مردنش حاضر نشدید، نماز بر جنازهاش نگذاشتید و قبر او را هم نمیدانید!! آنگاه زعماى قوم گفتند: گروهى از زنان مسلمان را احضار کنید که این قبرها را بشکافند تا جنازه فاطمه را بدست بیاوریم و بر بدن او نماز بخوانیم و قبرش را زیارت کنیم. هنگامى که این توطئه بگوش حضرت على بن ابى طالب علیه السّلام رسید آن حضرت در حالى که: خشمناک، چشمان مبارکش سرخ، رگهاى گردنش پر، قباى زرد رنگى پوشیده بود که آن را در موقع غضب و ناراحتى میپوشید و تکیه بر ذو الفقار کرده بود آمد تا وارد بقیع شد. شخصى در میان مردم رفت و گفت: این على بن ابى طالب است که با این حالت آمده است. على قسم میخورد که اگر یک سنگ از این قبور جابجا شود شمشیر را در میان همه شما بگذارد و تا آخرین نفر شما را نابود نماید. زندگانى حضرت زهرا علیها السلام(نجفى)، ص: 180-181
نویسنده ابوعلی در چهارشنبه 91/12/30 | نظر
مطلبی را در سایت اسلام شناسی دیدم که برای خودم جذاب بود در اینجا ذکر کردم که دوستان هم استفاده ببرند ما شب مبعث را تبریک میگوئیم بخاطر اینکه خداوند متعال وجود مقدس رحمة للعالمین را برای نجات بشریت مبعوث نمود پیامبری که بفرمایش امیرالمومنین علیه السلام میلادش عزیز و گرامی بود ما در روز غدیر تبریک میگوئیم بخاطر اینکه خداوند متعال بواسطه ولایت حضرت علی امیرالمومنین علیه السلام دین ما را کامل کرد ونعمت را بر ما تمام کرد اگر شب قدر شب مبارکی است بخاطر اینست که در این شب قرآن نازل شده است و طبق فرمایش مرحوم علامه طباطبائی قدس الله نفسه الزکیة منظور از مبارک بودن آن شب این است که ظرفیت خیر کثیری را داشت چون برکت به معنای خیر کثیر است و قرآن خیر کثیری است که در آن شب نازل گشت اگر شب و روز جمعه با خیر و برکت است بخاطر اینست که درهای رحمت الهی بروی بندگان باز است اما موقع تحویل سال چه واقعه عظیمی رخ داده است یا چه خیر کثیری محقق شده است یعنی برای اینکه زمین در حرکت انتقالی خود یک دور کامل به دور خورشید زده است بهم تبریک بگوئیم سیزده روز بلکه بیشتر وقتی بهمدیگر میرسیم بگوئیم تحویل سال ( یکدور کامل زمین به دور خورشید ) مبارک باد تازه عده ای هم پیشاپیش تبریک بگویند آغاز سال را یعنی همان حرکت انتقالی را پس بیائیم حرکت وضعی زمین که بدور محور خودش می چرخد و به حرکت روزانه معروف است را نیز تبریک بگوئیم چون بیشتر با اسم نوروز مناسبت دارد و با آن دعایی که مرحوم محدث قمی رحمة الله علیه از غیر کتب مشهوره نقل کرده اند هماهنگی دارد (یا مدبر اللیل و النهار ) زیرا در حرکت وضعی، زمین هر 23 ساعت و 56 دقیقه یکدور دور خودش می چرخد و این حرکت از شرق به غرب است که سبب پیدایش شب و روز میشود آنهم شب و روز نو که با روزهای قبل فرق دارد پس باید هر روز بهم مبارک باد گوئیم و اما از کارهای بیهوده دیگر اینکه موقع تحویل سال کارهایی را ترک میکنند که مبادا تا آخر سال مشغول آن کار شوند یادم هست در یکسالی موقع تحویل سال مرا فرستادند برای تهیه نان در صف نانوائی و می گفتند بنده خدا سجاد دیگه تا آخر سال باید برود در صف نانوائی ولی غافل از اینکه این چیزها مؤثر نیستند بلکه خداوند متعال مؤثر علی الاطلاق است اهمیت دادن به سفره هفت سین (که حتما باید 7تا باشد و گرنه قبول نیست) و در انتظار نشستن خود را به آب و آتش زدن برای رفتن به حرم امام یا امامزاده علیهم السلام برای درک تحویل سال که گویا شب و روز قدر و شب نوشتن مقدرات است بجای اینکه نصف دوم شب را( که در روایات روی آن تاکید شده است ) برخیزیم و ندای منادی در شب را لبیک بگوئیم می خوابیم و ساعت 9 و18 دقیقه و 19 ثانیه فلان روز را مثلا دست به دعا بر می داریم راستی اگر نوروز بر فرض از این ساعت شروع بشود اگر شخصی به استحباب روزه این روز بخواهد عمل کند چه کند اگر بخواهد قبل از طلوع فجر نیت کند که هنوز تحویل سال نشده است پس باید از ساعت 9 و 18 دقیقه نیت کند که در این صورت کسی این حرف را قائل نشده و کسی تا بحال اینطور روزه نگرفته و هَلُّم جَرّا راستی فأین تذهبون نویسنده ابوعلی در جمعه 91/12/25 | نظر
ضرورت ترک آداب جاهلی
وقال (امیر المومنین) علیه السلام وقد لقیه عند مسیره إلی الشام دهاقین الأنبار، فترجّلوا له واشتدّوا بین یدیه فقال: مَا هذَا الَّذِی صَنَعْتُمُوهُ؟ فقالوا: خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا. فقال علیه السلام: وَاللهِ مَا یَنْتَفِعُ بِهذَا أُمَرَاؤُکُمْ! وَإِنَّکُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَی أَنْفُسِکْمْ فِی دُنْیَاکُمْ، وَتَشْقَوْنَ بِهِ فِی آخِرَتِکُمْ، وَمَا أخْسرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ، وَأَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّارِ! و درود خدا بر او فرمود: در سر راه صفین دهقانان شهر انبار تا امام را دیدند پیاده شدند، و پیشاپیش آن حضرت میدویدند، فرمود چرا چنین میکنید؟ گفتند عادتی است که پادشاهان خود را احترام میکردیم، فرمود: بخدا سوگند! که امیران شما از این کار سودی نبردند، و شما در دنیا با آن خود را به زحمت میافکنید، و در آخرت دچار رنج و زحمت میگردید، و چه زیانبار است رنجی که عذاب در پی آن باشد، و چه سودمند است آسایشی که با آن امان از آتش جهنم باشد. حکمت 37 نهج البلاغه ، ترجمه محمد دشتی آنان که (از روی حس ملیت گرایی و نژاد پرستی)می گویند اسلام و اهل بیت علیهم السلام برخی آداب جاهلی و شرک آمیز را تأیید کرده اند باید بدانند که: به سختی افتادن و خرج کردن اموال و اوقات در راه آداب جاهلی و سلاطین از خدا بی خبر، هر آینه سختی دنیا همراه با عذاب آخرت است و ترک آداب و رسوم خرافی و ترک دنباله روی از رسوم باستانی مورد نهی الهی آسایش دنیا و ایمنی از عذاب آخرت را در پی خواهد داشت. جای بسی تعجب است که قائل شویم امیر المومنین علیه السلام از دویدن مردم در مقابل خودش که امام بر حق از جانب الله است نهی بفرماید ولی آداب جمشیدی و رسوم اصحاب رسّ را تأیید بنماید ، هرگز چنین نخواهد بود؛ پس خوب بیاندیش ای عزیز و از برای دین و انسانیت و شرف و حریت خود بیشتر ارزش قائل باش. اما حیف و صد حیف که از امیرالمومنین فقط به نام او اکتفا کرده ایم و به راه و مسلک او اعتنائی نمی کنیم چرا که نفس اماره ما را به پیروی از آباء و اجداد مان سوق می دهند و شیطان با هزاران حیله اعمالمان را زینت می کند و برایمان جلوه می دهد تا جایی که برای به اثبات رساندن مطلبی باطل به توجیهات واهی تن در دهیم و به ملیت و نژاد و قومیت و سلاطین قبل ، خود را شادمان کنیم و برای این کار عیدی هم به پا داشته و با سروری کاذب خود را مشغول سازیم. ای کاش می دانستیم علی کیست و غدیر چیست ؟!؟!...
نویسنده ابوعلی در جمعه 91/12/18 | نظر
دخترم فاطمه بعد از من مظلوم واقع شده در کتاب: امالى مینگارد: موقعى که وفات پیغمبر عظیم الشأن اسلام صلى اللَّه علیه و آله و سلم نزدیک گردید آن حضرت بقدرى گریست که ریش مبارکش تر شد. گفته شد: یا رسول اللَّه! چرا گریه میکنى؟ فرمود: براى ذریه و فرزندانم و آن ستمهائى که از ستمکاران امتم بعد از من به ایشان میرسد میگریم. گویا: میبینم دخترم فاطمه زهراء بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا میزند: یا ابتاه! احدى از امت من بفریاد او نمیرسد. وقتى فاطمه اطهر این مطلب را شنید گریان شد. پیغمبر اکرم به وى فرمود:
نویسنده ابوعلی در چهارشنبه 91/12/16 | نظر
نویسنده ابوعلی در جمعه 91/11/27 | نظر
اجمالى از تاریخ ادیان مطمئنترین راه در تحقیق اجمالى تاریخ پیدایش ادیان که از نظر دینى مىتوان به آن اعتماد نمود، قرآن کریم است، زیرا قرآن از هر گونه خطا و اشتباه و اعمال تعصب و غرضرانى منزه و مبراست. قرآن مجید اجمالًا به بیان آن مىپردازد و مىفرماید: دین خدا که همان دین اسلام است «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»[ آل عمران، آیه 19] از نخستین روز پیدایش بشر، همراه وى بوده است، زیرا چنان که در قرآن کریم تصریح شده، نسل کنونى بشر به دو نفر مرد و زن منتهى است که در قرآن کریم مرد به نام «آدم» نامیده شده است. و آدم پیغمبر بوده و وحىهاى آسمانى به وى نازل مىشده است. دین «آدم» بسیار ساده و مشتمل بر کلیاتى چند بوده، مانند این که مردم باید در یاد خدا باشند و به همدیگر، خاصه به والدین، احسان و نیکى کنند و از فساد و قتل و کارهاى زشت، دورى نمایند. پس از آدم و همسرش، فرزندانشان روزگارى با نهایت سادگى بدون اختلاف مىگذرانیدند، چون روز به روز شماره افراد افزوده مىشد کمکم دور یکدیگر جمع شده و زندگى دستهجمعى را تشکیل دادند. در این حال شیوه زندگى را به تدریج مىآموختند و خود را به حد نیّت نزدیکتر مىساختند، چون شماره مردم رو به فزونى گذاشت، به قبایل مختلف تقسیم شدند و در هر قبیله نیز بزرگانى یافت مىشدند که افراد قبیله به آنان احترام مىگذاشتند. و حتى پس از مرگ نیز مجسمههاى ایشان را مىساختند و مورد ستایش قرار مىدادند، و از همین روزگار بتپرستى در میان مردم رواج گرفت. چنان که در اخبار پیشوایان دینى وارد شده، پیدایش «بتپرستى» از این راه بوده است و تاریخ بتپرستى نیز همین مطلب را تأیید مىنماید. کمکم در اثر اجحافاتى که اقویا به ضعفا مىنمودند، اختلافاتى بین مردم پیدا شد ... این مسائل و اختلافهاى اتفاقى، علت کشمکشهاى گوناگون زندگى گردید. پیدایش این اختلاف که بشر را از راه سعادت منحرف ساخته و به سوى بدبختى و هلاکت مىکشانید، سبب شد که خداى مهربان پیغمبرانى را برانگیخت و با ایشان کتاب آسمانى را که اختلافات بشر را حل و فصل مىنمود، فرستاد چنان که خداى متعال در کلام خود مىفرماید: «کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ»؛[بقره، آیه 213] دین اسلام آیین پاک اسلام، آخرین دین آسمانى است و به همین جهت کاملترین ادیان مىباشد. با آمدن این دین، ادیان قبلى منسوخ شده است، زیرا که با وجود «کامل» نیازى به «ناقص» نمىباشد. دین اسلام به وسیله پیغمبر گرامى ما حضرت محمد بن عبداللّه صلى الله علیه و آله براى بشر فرستاده شده است. این در رستگارى و سعادت هنگامى به روى جهانیان گشوده شد که جامعههاى انسانى دورههاى خامى و ناتوانى فکرى خود را گذرانیده و براى به دست آوردن کمال انسانیّت آماده شده و شایستگى دریافت معارف و مطالب عالى و بلند پایه الهى و به کار بستن آنها را به دست آورده بودند. از این رو، اسلام حقایق و معارفى را که در خور فهم انسان واقع بین است و نیز اخلاق پسندیدهاى را که امتیاز انسان به آن است و دستورهایى را که به همه کارهاى زندگى فردى و اجتماعى انسان سرو سامان مىدهد، براى بشر آورده و او را به انجام آنها توصیه مىکند. از این جهت دین اسلام، دینى است جهانى و همیشگى و یک سلسله امور اعتقادى و مقررات اخلاقى و عملى است که به کار بستن آنها سعادت و نیکبختى انسان را در دنیا و آخرت تأمین مىکند. مقررات دین اسلام طورى است که هر فردى از افراد بشر و هر جامعهاى از جامعههاى انسانى که آنها را به کار بندد بهترین شرایط زندگى و مترقىترین کمال انسانى برایش فراهم خواهد شد. دین اسلام آثار نیکوى خود را به طور مساوى به همه کس و هر جامعهاى مىبخشد و بزرگ و کوچک، دانا و نادان، مرد و زن، سفید پوست و سیاه پوست، شرقى و غربى، بدون تفاوت مىتوانند از فواید و مزایاى این آیین پاک برخوردار شوند و نیازمندىهاى خود را به نحو احسن و اکمل رفع نمایند، زیرا دین اسلام معارف و مقررات خود را روى پایه آفرینش گذاشته و نیازمندىهاى انسان را منظور داشته به رفع آنها مىپردازد و فطرت و ساختمان انسان نیز در همه افراد مختلف و نژادهاى متفاوت و زمانها یکسان است، زیرا بدیهى است که جامعه انسانى از خاور گرفه تا باختر، یک خانواده نوعى است. یعنى همه از نوع انسانند و بزرگ و کوچک، مرد و زن، دانا و نادان، سفید پوست و سیاه پوست و ... اعضا و افراد این خانواده هستند و در اصول و ارکان ساختمان انسانى شریکند و نیازمندىهاى افراد مختلف و نژادهاى متفاوت، مشابه است و آیندگان بشر نیز فرزندان و زادگان همین خانوادهاند و قطعاً وارث حوایج و نیازمندىهاى اینان مىباشند. در نتیجه، اسلام آیینى است که به رفع نیازمندىهاى واقعى و فطرى انسان مىپردازد و براى همه کافى و براى همیشه زنده خواهد بود. به همین سبب خداى متعال اسلام را دین فطرى مىنامد و مردم را به زنده نگاهداشتن فطرت انسانى دعوت مىنماید و بزرگان دین فرمودهاند اسلام دینى است آسان که به انسان سختگیرى نمىکند. همانطور که دین، نسبت به روشهاى اجتماعى دیگر موقعیت ممتازى دارد، اسلام نیز در میان سایر ادیان موقعیت ممتازى را دارا مىباشد. از این روى، اسلام از هر روش دیگرى به حال جامعه بشرى، سودمندتر است. این حقیقت با یک سنجش بین اسلام و دیگران و نیز با روشهاى اجتماعى دیگر، روشن مىشود. تعالیم اسلام، ص: 51الی55
نویسنده ابوعلی در چهارشنبه 91/11/4 | نظر
طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم Web Template By : Samentheme.ir |
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسبها
اخلاقیات (5), شهادت (4), امام هادی (3), خدا (2), عید غدیر (2), معاد (2), علامه طهرانی (2), امام (2), امام حسن (1), علّت (1), علم (1), علی (1), ملائکه عذاب (1), مناسبت (1), مناسبتهای (1), مناسبتهای ماه ها (1), منکرین معاد (1), نامه (1), نیکوکار (1), هفتم صفر (1), وحید (1), ولی (1), یورش (1), فقید انقلاب (1), قاتل (1), کلام (1), ماه رجب (1), متوکل (1), مجتبی (1), محسنین (1), مرحوم (1), مردم (1), مرگ (1), مسجد (1), مسیء (1), خراسانی (1), خواب (1), دیدن (1), دین (1), رحمت (1), رهبر کبیر (1), سامرا (1), سجاد (1), سهمگین (1), سیزده رجب (1), شیخ (1), عائشه (1), عراق (1), آیت الله (1), آیة الله گلپایگانى (1), ابلیس درغدیر, منافقان, امام باقرعلیه السلام (1), ابن سینا (1), احترام به پدر و مادر (1), امیرالمؤمنین (1), بیانیه (1), پاسخ (1), پیامبر (1), تخت فولاد (1), ترس (1), ثروت (1), حضرت (1), حفصه (1), ارتحال (1), استاد اخلاق (1), استکبار جهانى (1), اسلام (1), اعتدال، افراط ، تفریط (1), اعظم (1), المرجب (1),
طراح قالب
|